![]() |
"بسم الله الرحمن الرحیم" برگ بیست و یکم : قلب انسان و ظرفیت حبّ و بغض قلب انسان ظرفی است که به اختیار و انتخاب انسان، می توان جایگاه خدا و غیر خدا قرار بگیرد. از اینرو خداوند متعال به یکایک بندگان هشدار داده که جایگاه الهی را به غیر خداوند واگذار کنند. آنچه که در روایات بیان شده قلبی مالامال از محبت خداست که در آن ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام و بغض نسبت به دشمنان آنها باشد. مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ خداوند برای هیچ مردی در درونش دو، دل ننهاده است.[1] حدیث تفسیری امام باقر صلوات الله علیه از جدّشان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه در مورد این آیه نقل میکنند: لا يَجتمع حُبّنا وَحُبّ عَدوّنا في جَوف إنسان، إنّ اللهَ لَم يَجعل لِرجل قلبين في جَوفه فيُحبّ بهذا ويبغض بهذا. فأمّا مُحبّنا فَيُخلص الحبّ لَنا كَما يُخلص الذهب بالنار، لا كَدَر فيه، فَمَن أراد أن يَعلم فليمتحن قلبه، فإن شارك في حُبّنا حُبّ عَدوّنا فَليس منّا، وَلَسنا مِنه، وَالله عَدوّهم وجِبرئيل وميكائيل وَاللهِ عَدوّ للكافرين. محبّت ما و دشمنان ما در قلب یک انسان جمع نمیشود؛ به درستی که خداوند برای یک مرد دو دل در باطن او قرار نداده که با یک دل دوست داشته باشد و با قلب دیگر دشمن داشته باشد، پس دوست ما، محبّتش نسبت به ما خالص است؛ همان طور که طلا به وسیله آتش خالص و ناب میشود. پس اگرکسی خواست بداند (محبّ ما است) قلبش را امتحان کند، که اگر در محبّت ما دوستی دشمنان ما نیز است؛ در این صورت ما از او نیستیم و او نیز از ما نیست و خداوند همچنین جبرئیل و میکائیل با آنان دشمن هستند و خدا دشمن کافران است.[2] قلب خالص روزی حضرت سلیمان نبی صلوات الله علیه حشمت الله مشاهده کرد دو گنجشک با هم حرف میزنند با توجه به یان که حضرت سخن پرندگان را میفهمید و قرآن در این باره میفرماید: «ما زبان پرندگان را تعلیم یافتیم» دیدند گنجشک نر به گنجشک ماده میگوید: چرا از من دوری میکنی؟ اگر بخواهم گنبد (قصر) سلیمان را به منقار میگیرم و در دریا میاندازم. حضرت سلیمان از سخن این گنجشک خندید و آنها را صدا زد. حضرت سلیمان به گنجشک نر فرمود: آیا طاقت چنین کاری را داری؟ گفت: نه، ای پیامبر خدا ولیکن گاهی زن در مقابل شوهر تکبّر به خرج میدهد و ناز میکند. (ای پیامبر خدا) عاشق را (بر گفته اش) ملامت نمیکنند. حضرت سلیمان به گنجشک ماده فرمود: چرا از او دوری میکنی با این که او دوستدار توست؟ گفت: ای پیامبر خدا! او ادعای دوستی میکند ولیکن دوستدار من نیست چون جز من، کس دیگری را نیز دوست دارد. این سخن گنجشک در قلب حضرت سلیمان تأثیر گذاشت و گریه شدیدی کرد و چهل روز از دیدگان غایب شد و از خدا درخواست میکرد که قلبش تنها جای او باشد و با محبّت دیگران آمیخته نشود.[3] امتحان قلب صالح بن میثم تمار میگوید: در کتاب میثم دیدم نوشته بود: شبی در خدمت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بودم، به ما فرمود: هیچ بنده ای نیست که خداوند قلبش را به ایمان امتحان کرده باشد مگر این که محبت ما در قلب خود مییابد و هیچ بنده ای نیست که در مورد خشم خدا گرفته باشد مگر آن که بغض و دشمنی ما را در دل خود مییابد، ما با شادمانی دوست خود شاد میشویم و دشمنی دشمن خود را میشناسیم. محبّ و دوست ما به واسطۀ محبت ما مورد رشک قرار میگیرد و هر روز منتظر رحمت خداست. دشمن ما پایش در کنار گودالی از آتش قرار دارد، این کناره او را سرازیر آتش جهنم مینماید. درهای رحمت بر اصحاب رحمت گشوده است، گوارا باد برای اهل رحمت رحمتشان و مرگ باد بر دوزخیان بر جایگاهشان. هیچ بنده ای نیست که خداوند قلبش را به ایمان امتحان کرده باشد مگر این که محبت ما در قلب خود مییابد و هیچ بنده ای نیست که در مورد خشم خدا گرفته باشد مگر آن که بغض و دشمنی ما را در دل خود مییابد هر بنده ای که کوتاهی در محبت ما نداشته باشد به واسطۀ خیر و صلاحی است که خداوند در قلبش نهاده است هرگز ما را دوست نمیدارد کسی که دشمن ما را دوست داشته باشد، چنین چیزی در یک قلب جمع نخواهد شد «خداوند برای هیچ مردی در درونش دو دل ننهاده است» که با یکی گروهی و با قلب دیگر گروهی دیگر را دوست داشته باشد.[4] پی نوشت ها: [1] (سوره احزاب : 4) [2] (تفسیر قمّی، علیّ بن ابراهیم قمّی: 2، 172) [3] (بحارالانوار، علامه مجلسی: 14، 95) [4] (امالی، شیخ طوسی: 148) |